تعریف قاعده:

هرگاه کسی کار نیکی انجام دهد و بدون تعدی و تفریط زیانی ببار آورد مسوول و ضامن نخواهد بود.مثلا شخصی ببیند گلدانهای حیاط خانه همسایه در زمانی که وی در مسافرت بسر می برد در حال خشک شدن است و او اقدام به آب دادن به آنها کند ودر هنگام آبیاری شاخه گلی بدون تقصیر بشکند در این صورت وی ضامن جبران خسارت نیست.در واقع قاعده احسان مسقط ضمان است.

احسان جلب منفت است یا دفع ضرر یا هر دو؟

در مثال قبلی احسان به جهت دفع ضرر صورت گرفته بود .حال ممکن است جایی شخص به نیت نیکوکاری در زمین آیش همسایه آی که مثلا در زندان بسر می برد کشت و کار کند تا نفع و عائدی برای همسایه حاصل شود حال اگر زیانی ببار آید تکلیف چیست؟فقها معتقدند که قاعده احسان هم موارد دفع ضرر را در بر می گیرد و هم مصادیق جلب منفعت را.جناب میر فتاح-صاحب کتاب عناوین-در این زمینه می فرمایند:در اینکه سود رسانی به دیگران احسان است تردیدی نیست و تبادر و عدم صحت سلب و تصریح اهل لسان دلیل بر این گفته است و اما جلوگیری از زیان آن ها هم ظاهرا احسان است.همچنین جناب بجنوردی نوشته اند:احسان گاهی بدینسان است که زیانی مالی یا جانی را از کسی دفع کرده و گاهی بدین گونه است که نفعی به او رسانند.



ادامه مطلب

امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 372
برچسب ها :

تاريخ : دوشنبه 11 اسفند 1393 | 20:07 | نویسنده : مرجان آزرم |

اقسام طلاق بائن:

به موجب ماده 1145 قانون مدنی طلاق در موارد ذیل بائن است:

1-طلاق یائسه

2-طلاق غیر مدخوله

3-طلاق خلع و مبارات مادام که زن به عوض رجوع نکرده باشد.

4-طلاق سوم که بعد از سه وصلت متوالی به عمل آید.

تعریف طلاق خلع و مبارات عبارت است از:طلاق در برابر عوضی که مالیت دارد.این طلاق از طرف شوهر لازم است یعنی زوج حق رجوع به زن را نداردمگر اینکه زوجه از بذل رجوع کند...



ادامه مطلب

امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 445
برچسب ها :

تاريخ : چهارشنبه 29 بهمن 1393 | 5:02 | نویسنده : مرجان آزرم |

پرسش اینست که مگر کعبه خانه خدا نیست ؟پس چرا ورود غیر مسلمانان به مکه ممنوع می باشد؟مگر پیروان ادیان دیگر خدا را پرستش نمی کنند؟مگر نه اینست که تعدادی از پیامبران ادیان الهی در این شهر مقدس دفن گردیده اند؟پس چرافقط مسلمانان اجازه ورود به شهر مکه را دارند ؟ایا این امر با ترویج دین اسلام تضاد ندارد؟

فقها معتقدند که اعتبار شریعت پیامبران الهی تا زمانیست که پیامبر بعدی مبعوث شود و بعد از آمدن دین جدید از طرف خداوند و مبعوث شدن پیامبر جدید به همراه معجزات و نشانه ها همه پیروان ادیان قبلی موظفن که از وی پیروی کنند.لذا با آمدن دین اسلام همه ادیان قبلی نسخ شده و پیروانشان باید مسلمان شوند و اگر از این امر سرپیچی کنند کافر نام می گیرند.یکی از احکام چنین افرادی اینست که نمی توانند واردمسجد الحرام شوند. بدیهی است که مکه پایتخت معنوی اسلام و پایگاه وحی است و خانه خدا در آن واقع شده است لذا محل سجود است وهر مسجدی مقدس است چرا که محل و مکان تفکر و تعبد می باشد.در نتیجه افکار شیطانی در آن راه ندارد.

صاحب تفسیر الکاشف می نویسد:واجب است از ورود هر نجسی چه انسان باشد وچه حیوان به مسجد جلوگیری شود چه این نجاست از نوع مایعات باشد که پخش شدنی است یا غیر مایع واگر درمسجد است باید پاک و از آن رانده شود. این کلام نیز ابهام دارد.زیرا منظور از نجاست در کفار ربطی به مصداق ایشان ندارد.چرا که بنای عقلای عالم بر اینست که بالباس آلوده به هر نوع نجاست در اماکن عمومی تردد نمی کنند .شاید منظور ایشان کسی است که مثلا در حیض به سر می برد ویا در مسجد کنترل ادرارش را فرضا به جهت بیماری از دست بدهد.

شیخ طوسی می فرماید:دلیل ما بر ممنوع بودن ورود کافران به مساجد اینست که خداوند در آیه 28 سوره توبه فرمود : ای مومنان مشرکان نجسند از این سال به بعد نزدیک مسجدالحرام نشوند.خداوند انها را محکوم به نجاست کرده است وقتی ثابت شد انها نجسند روا نیست وارد هیچ مسجدی شوند زیرا خلافی نیست که مساجد باید از ناپاکی ها به دور باشند. باید بگویم اولا این آیه اشاره به ممنوعیت نزدیک شدن به مسجدالحرام را دارد و منعی نسبت به ورود به مکه و حتی مساجد دیگر از آن برداشت نمی شود.زیرا لفظ مسجدالحرام مقید است ومطلق مساجد را در بر نمی گیرد.از سوی دیگر آیا این ضعف ایمان ما مسلمانان نیست که همواره خود را در مقام تاثیر پذیری ببینیم ونه تاثیر گذاری؟چرا مساجد فضایی برای دگرگون ساختن مشرکان نباشد؟ جایی که فضایل اخلاقی اسلامی را درک کنند و ابهامات ذهنیشان برطرف گردد.

صاحب تفسیر من هدی القران سه چیز را به عنوان فلسفه حکم ممنوعیت کافران به ورود در مکه و مساجد ذکر نمودند:

اولا شرک عقیده ای باطل است و فرهنگی که بر اساس شرک بنا شده فرهنگی فاسد می باشد و بر مسلمانان واجب است از مشرکان فاصله بگیرند تا تاثیرات منفی آنها به مسلمانان سرایت نکند.

دوم اینکه مشرکان التزام عملی به رعایت قوانین وآداب مسلمین ندارند<مثل رعایت بهداشت و انجام غسل>لذا نباید وارد شهر های مسلمانان شوند که دارای قوانین خاصی می باشند.

سوم اینکه مسلمانان دارای استقلال اقتصادی می باشند و با تلاش و کوشش این استقلال را باید به حد کمال برسانند تا دست نیاز به سوی کفار دراز نکنند .

نظرات صاحب تفسیر من هدی القران دارای نقاط اشکالی هم می باشد.مثلا اینکه فرمود مسلمانان باید از اجانب فاصله بگیرند مبادا کافر شوند با حدیث پیامبر اسلام که فرمود :به دنبال علم بروید حتی اگر در چین باشد تعارض دارد.اگر معاشرت با کفار حرام بود پیامبر چنین دستوری نمی دادند و همه کفار را از عربستان بیرون می راندند مبادا که در مسلمانان تاثیر منفی گذارند .در حالیکه هنر مسلمان در ترویج دینش است.

درباره اشکال دوم باید بگویم هدف از غسل و وضو تنها رعایت بهداشت نیست بلکه طهارت باطنی است به همین جهت هم نیاز به نیت دارد.و وجوب این طهارت برای انجام فرایضی چون نماز است.علاوه بر این آیا مردم مکه زمانی که به وسیله حیض یا جنابت نجس می شوند شهر را ترک می کنند؟

درباره استقلال اقتصادی آنهم در حد کمال باید بگویم این امریست که نیازمند سالیان سال زمان است. احتیاجات مسلمان امروزی تنها در غذا و لباسش خلاصه نمی شود و تهیه بعضی اقلام در داخل کشور بسیار هزینه بردار تر از وارد کردن آن است علاوه بر این خداوند تجارت عن تراض را حلال قرار داده و فرموده در زمین پخش شوید وروزی حلال را بدست بیاورید .انچه در مکاسب حرام شده مواردی مثل ربا وکم فروشی و اجرت زنا واز این قبیل می باشد. ما مسلمانان باید انقدر قدرت ایمانمان را افزایش دهیم که با یک تلنگر اجنبی دچار تزلزل و سستی نشویم چه بسیارند مومنانی که در سرزمینهای کفار زندگی می کنند واگر الله بگویند لبیک می شنوند وچه بسا مسلمانزاده هایی که در سرزمینهای اسلامی زندگی می کنند  و از ربا و احتکار و اختلاس بیت المال مسلمین ابایی ندارند حال انکه رنگ سرزمین کافران را هم ندیده اند.

مرجان آزرم

 



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 542
برچسب ها :

تاريخ : چهارشنبه 29 ارديبهشت 1395 | 17:36 | نویسنده : مرجان آزرم |

        زندگی امروز بشری از لحاظ ارزش های معنوی در خور شان یک انسان متعالی نیست.بین صورت مادی آراسته و در خط تکامل زندگی آدمی وجنبه های ارزشی آن شکاف عمیقی افتاده است که متاسفانه هر روز عمیق تر می شود.پیشرفتهای شگرف زندگی مادی انسان نتوانسته محتوا و ماهیت حیات آدمی را بالا ببرد.مادی گری بر روح و جان افراد مسلط است و در جامعه نیز ثروت و درآمد موثر ترین معیار تعیین کننده سرنوشتهاست.این انگیزه راه را برای فقر اخلاقی باز می کند وفقر اخلاقی دشواری های گوناگونی راببار می آورد.این یک مشکل جهانیست.

جامعه انسانی در مقیاس عمومی در وضعی بی مرز و مهار به ارزشهای معنوی زیست بی اعتناست واین از دگرگونیهای ناگوارتری در آینده خبر می دهد.در این حال برای نسل جوان چه باید کرد؟کودکان و نوجوانان از همه پدیده های زندگی درس می گیرند و به راهی می روند که وضع موجود به آنها القا می کند.پس لازم است که آدمی از همه استعداد خود کمک بگیرد و راه حفظ حریم ارزشهای معنوی زیست را بیش از این باز و هموار کند.در نخستین قدم ریشه و سرچشمه نابسامانی ها را باید شناخت.آیا آدمی فطرتا بد خلق شده و آنچه پیش می آید ارمغان ماهیت موروثی اوست یا آنکه وضع موجود زاییده محیط است و شرایط زندگی است که از موجوداتی خوب و سالم چهره های ناسازگار می سازد و برزخی اجتماعی پدیدمی آورد؟

لذا لازم است بررسی شود که نقش و مسوولیت کدام یک از نهادهای زندگی اجتماعی_خانه مدرسه و اجتماع_در این ماجرا بیشتر تاثیر گذارند.جای بحث و فحص باز است زیرا مسایل اجتماعی ماهیتا یقینی ویک بعدی نیستند و آنها را با قطعیت استدلال علمی هم نمی توان دنبال کرد همانطور که راه درمان قطعی و منحصر به فرد هم ندارند.

علی رغم تنوع بزهکاری نوجوانان خشونت و بی رحمی نسل های جدیدترنوجوانان همواره رو به افزایش بوده است.این خشونتها گاهی علیه اشخاص صورت می گیرد و گاهی شرارت به جهت انتقام یا لذت بردن یا نشان دادن فکر طغیان آمیز صورت می گیرد.امروزه نوع فعالیتهای بزهکارانه نوجوانان شبیه جرایمی است که افراد بزرگسال مرتکب می شوند.در حالیکه در گذشته اینطور نبود و این مساله باعث تعجب و احساس خطر است به تعبیر ماریز ویلانت سو رفتارهایی که در گذشته نوجوانان نشان می دادند تنها برای اثبات توانایی و قدرت آنها بوده و به صورت اشکال بزهکاری  ساده انجام می گرفت لیکن امروزه نوجوانان مرتکب جرایم خشونت بارتری چون :قتل و گروگان گیری وخرابکاری و... هم می شوند.آمار تعداد جرایمی که نوجوانان انجام می دهند نیز تکان دهنده است و این مساله افکار عمومی را نگران می کند.

علل افزایش بزهکاری وخشونت نوجوانان عبارتند از:فقرو وضعیت نابسامان اقتصادی  مشکلات خانوادگی  مسایل آموزشی مهاجرت و در نهایت فشارهای روانی بر نوجوانان.

پیشگیری از بزهکاری کودکان و نوجوانان:

هدف از پیشگیری دور کردن کودکان و نوجوانان از رفتارهای ضد اجتماعی طی مراحل اولیه زندگی آنها از یک سو ونظارت و حمایت از کودکان در وضعیت دشوار است.

برنامه های پیشگیری از بزهکاری کودکان و نوجوانان:

1-حمایت از کودکان در معرض خطر از طریق کمک به بهبود کودکان ناتوان در یادگیری و تلاش در جهت کاهش فقرو خشونت خانوادگی ودر صورت نیاز جدا کردن کودک از خانواده منحرف یا معتاد

2-آموزش حقوق بشر و ترویج آن جهت اطلاع کودکان  از حقوق مسلمشان

3-حمایت از کودکان در مقابل سوء رفتار و سوء استفاده

حمایت از کودک مسائل مهم و گسترده ای را در بر می گیرد که برخی از آنها نیازمند رسیدگی سریع می باشد.مثلا فحشای کودکان که ناشی از عوامل اقتصادی است و برخی مثل خشونت در خانه و مدرسه که ریشه در فقر و ارزشها و هنجارهای اجتماعی و سنت دارد.

معضل دیگر افزایش کودکان خیابانی و مساله سوء استفاده باندهای تبهکاری و والدین منحرف از کودکان در حمل و توزیع مواد مخدر و فرار دختران می باشد.

مرجان آزرم 



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 309
برچسب ها :

تاريخ : 28 بهمن 1393 | 13:42 | نویسنده : مرجان آزرم |


امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 287
برچسب ها :

تاريخ : سه شنبه 28 بهمن 1393 | 12:55 | نویسنده : مرجان آزرم |
دانلود آهنگ جدید